چهارشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - July 30 2025

نویسنده و کارگردان

برچسب ها

داستان خیال انگیز سفر عاشقانه من و پروانه

در سحرگاه و در تاریک و روشن هوای شهرم و درآستانه نوروز روح نواز و شادی بخش، در جست و جوی خانه دوست، از کنار شکوفه های بهاری می گذرم و در پیاده رو خیابانی طولانی قدم می زنم که ناگهان پروانه ای زیبا به نرمی بر شانه راستم می نشیند و بال های مخملی با پولک های ظریف و رنگارنگ خود را به حرکت در می آورد.
کد خبر: ۵۳۰۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۹